حادثه، مستأجر ساختمان‌های ناایمن شهر | گزارش آخرین وضعیت ۶۵۰ ساختمان ناایمن در بافت شهری مشهد بودجه حفظ و مرمت آثار تاریخی خراسان رضوی کمتر از نیازها | مرمت می کنیم اما به اندازه اعتبار یادمان «رستم و رخش» مشهد به دلیل اجرای پروژه چپ‌گرد شاهنامه جمع شد | نصب مجدد مجسمه پس از اتمام پروژه آلودگی شدید هوای مشهد طی روزهای آینده هم ادامه دارد | هوای امروز شهر، ناسالم برای همه شهروندان (چهارشنبه، ۷ آبان ۱۴۰۴) ضرورت توسعه فضا‌های شهری ویژه بانوان در مشهد مقدس رئیس شورای اسلامی شهر مشهدمقدس: یکی از تلاش‌های شورای ششم ایجاد امکانات مناسب برای بانوان است نقش شوراهای شهر در تحقق عدالت شهری و توسعه پایدار بوستان بانوان «شهربانو بسیج» مشهد کجاست و چه امکاناتی دارد؟ بوستان‌های بانوان مشهد، الگویی برای شهر‌های دیگر کشور «نگاه جنسیتی»، بزرگ‌ترین ظلم به زن در طول تاریخ است | تأسیس بوستان شهربانو، مصداق تحقق «نگاه هویتی» به زنان شهردار مشهد مقدس مطرح کرد: توسعه فضاهای سبز و بوستان‌های شهری در دوره ششم مدیریت شهری | تامین ۸۰۰ دستگاه اتوبوس از منابع داخلی + فیلم افزایش تعداد بوستان‌های بانوان مشهد به ۱۶ بوستان بوستان بانوان بسیج در مشهد افتتاح شد (۶ آبان ۱۴۰۴) | ترکیبی از طبیعت، ورزش و آرامش برای بانوان مشهدی تداوم آلودگی هوای مشهد برای بیست‌ودومین روز پیاپی (۶ آبان ۱۴۰۴) | کودکان و سالمندان قربانیان اصلی هستند ماجرایی خواندنی که ۷۰ سال پیش اتفاق افتاد | «عبدالحمید مولوی» و نجات «گنبد سبز» از تخریب ۴۰ هزار میلیارد تومان، بدهی دستگاه‌های دولتی به مدیریت شهری مشهد تأکید شهردار مشهد بر تسریع بر اجرای مصوبات مرتبط با خدمت‌رسانی به زائران و مجاوران تداوم همکاری‌های بانک شهر و شهرداری مشهد در توسعه پروژه‌های عمرانی و حمل‌ونقل شهری یعقوبی: مشهد به‌زودی در تمام مناطق خود بوستان بانوان خواهد داشت پرستاران، فرشتگان ایثار | اکران تصاویر شهدای پرستار در مشهد
سرخط خبرها

برف‌اندازی از بام‌های کاهگلی | نگاهی به روش زمستان‌گذرانی در مشهد قدیم

  • کد خبر: ۵۴۵۵۰
  • ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۱
برف‌اندازی از بام‌های کاهگلی | نگاهی به روش زمستان‌گذرانی در مشهد قدیم
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
پیش از این‌ها، زمستان‌ها سرد و پربرف بود. گاهی از آذرماه برف می‌آمد و چهره شهر را عوض می‌کرد و به‌دنبال آن، روال زندگی هم عوض می‌شد. نوع پوشش آدم‌ها و خوردوخوراکشان هم تغییر می‌کرد. در قدیم، تهیه سوخت برای کرسی‌ها و بخاری‌ها یا برای آتش تنور و... هم سخت بود. پیش از این در همین یادداشت‌ها، درباره سوخت‌هایی که خانواده‌ها در زمستان استفاده می‌کردند، نوشتم؛ از زغال و گلوله‌های خاکه‌زغال بگیرید تا تاپاله گاو و خورش دباغی.

زمستان و سرمای سخت آن، بعضی مشاغل را رونق می‌داد. یکی از این شغل‌ها که با آمدن زمستان رونق می‌گرفت، برف‌اندازی بود. به‌علت برف‌های سنگینی که می‌بارید، برف‌اندازی از کار‌های رایج در زمستان بود. برف‌انداز‌ها با پارویی روی دوششان در کوچه و خیابان می‌گشتند تا اگر کسی خودش نمی‌تواند برف بیندازد، آن‌ها بروند و برف‌های روی بامش را بیندازند؛ به‌ویژه که پشت‌بام‌ها کاهگلی بود و ماندن برف روی آن‌ها، می‌توانست باعث نم‌زدگی سقف خانه‌ها یا آسیب‌های جدی‌تر بشود؛ برای همین هم حتما باید برف‌ها را از پشت‌بام‌ها پاک می‌کردند.

آن‌طور که یادم می‌آید، برای برف‌اندازی، دو نوع پارو داشتیم. یک نوع آن، فقط یک تخته صاف بود؛ درست مثل همین پارو‌های پلاستیکی که این سال‌ها هست و در خانه‌ها استفاده می‌شود. قدیم همین پاروها، از چوب بود. یک تخته بود و یک دسته هم داشت؛ پاروی سبکی بود برای رفت‌وروب برف‌های سبک. این پارو‌ها برای پاک کردن جلوی دست و پا و کنار زدن برف‌ها بود.

پاروی دیگری هم بود به نام «دم‌وز» یا همان دهن‌واز یا دهان‌باز که اصل پارو کردن برف‌ها با آن انجام می‌شد. این پارو، یک دسته داشت که در انتهای آن، یعنی جایی که باید پارو می‌کرد، چند تخته نازک بین یک کمان بود. پارو‌های دم‌وز اساسا پارو‌های قرص و محکمی بودند که می‌شد با آن‌ها برف‌های ذخیره‌شده را از بام‌ها به زیر انداخت.

زمستان‌ها وقتی برف‌انداز‌ها می‌آمدند و برف می‌انداختند، ظهر مادرم برایشان بلغورشیر درست می‌کرد که به‌شدت در هوای سرد می‌چسبید.
بلغورشیر از خوراکی‌های رایج در زمستان بود. ماده خشک بلغورشیر را روستایی‌ها درست می‌کردند و به‌نوعی، از محصولات دامداری به‌حساب می‌آید.

دامداری در همه روستا‌های اطراف مشهد، رایج بود و هنوز هم رواج دارد. روستایی‌ها در تمام فصل شیردهی گوسفندها، شیر‌ها را در مشک، راهی شهر می‌کردند. خود ما در فصل شیردهی که همان بهار است، گاهی تا چهار قاطر شیر، راهی شهر می‌کردیم که هریک، دو مشک بزرگ پرشیر را حمل می‌کرد.
شیر‌ها هم مثل دیگر محصولاتی که از روستا می‌آمد، در مغازه‌های علافی فروخته می‌شد. ماست‌بند‌ها از صبح زود، در مغازه‌های علافی منتظر بودند تا هرکدام مشک شیری بگیرند و آن را فرآوری کنند و از آن، ماست و مسکه یا کره، سرشیر، دوغ، پنیر و... تهیه کنند.

اما در آخر دوره شیردهی که شیر گوسفند‌ها کم می‌شد، دیگر صرف نمی‌کرد که روستایی‌ها، شیر‌ها را به شهر بفرستند. این شیر‌ها در خانه‌های اهالی روستا می‌ماند. بلغورشیر را معمولا با این شیر‌ها درست می‌کردند. بلغور یا همان گندم نیم‌کوب را در شیر می‌جوشاندند و بعد خشک می‌کردند و ماده‌ای به‌دست می‌آمد که تا سال‌ها می‌ماند و خراب نمی‌شد و به‌ویژه در زمستان‌ها در خانه‌ها طبخ می‌شد و خوراک ویژه روز‌های سرد بود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->